اثرات ازدواج سفید و زندگی خانوادگی
احتمال تقسیم
همانطور که هم باشی پیش از ازدواج بیشتر اتفاق میافتد ، تحقیقات و بررسی ها در ارتباط با این نوع رابطه هم بیشتر انجام می شود . از این رو این موضوع منجر به مطالعات بیشتری توسط محقیقین شدهاست . مطالعات اولیه که چندین دهه پیش انجام شد ، برای فاکتورهای متعددی که شامل پایداری یک رابطه است ، توضیح داده نشد . محققان شواهدی یافتهاند که تحقیقات قبلی در مورد اثرات هم زیستی پیش از ازدواج به روابط مدرن اعمال نمیشود .
مطالعات متناقضی در مورد تاثیرات ازدواج سفید در موارد پس از ازدواج یا ازدواج بعدی نیز منتشر شدهاست . در کشورهایی که اکثریت مردم با ازدواج در کنار یکدیگر قرار می گیرند ، یا اقلیتی از جمعیت با ارتباط پیش از ازدواج مخالف هستند ، ازدواجهای ناشی از همزیستی بیشتر در معرض طلاق قرار دارند . اما در یک مطالعه بر روی تعدادی از کشورهای اروپایی ، تقریبا نیمی از افرادی که ارتباطشان به روش ازدواج سفید بوده است .
در زندگی مشترک شان بدنبال طلاق نبودند ، و هیچ تفاوتی میان افرادی که ازدواج رسمی و ازدواج سفید را انتخاب کرده اند وجود نداشته است . در کشورهایی مانند ایتالیا ، افزایش خطر اختلال زناشویی برای افرادی که همزیستی پیش از ازدواج را تجربه کردهاند ، میتواند به طور کامل به انتخاب بیشتر طلاق در زندگی مشترک نسبت داده شود .
در سال ۲۰۰۲ ، CDC ( مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری ها یک سازمان فدرال است که فعالیت های ارتقای سلامت، پیشگیری و آمادگی در ایالات متحده را به عهده دارد و هدف آن بهبود کلی سلامت عمومی است ) دریافت که برای زوجهای متاهل ، درصد احتمال رابطه خارج از ازدواج پس از پنج سال ۲۰ درصد است ، این مورد برای افراد هم زیست نرخ ۴۹ درصد را داراست .
پس از ۱۰ سال ، درصد احتمال برای پایان دادن به رابطه ، ۳۳ % برای زوجهای متاهل و ۶۲ % برای زوجهای ازدواجنکرده ( ازدواج سفید ) است . یک مطالعه آلمانی نشان داد که در مناطق با میزان بالای زایمان والدین هم زیست ، هیچ اثر منفی در همزیستی وجود ندارد .
مطالعهای در سال ۲۰۰۴ بر روی ۱۳۶ زوج ( ۲۷۲ نفر ) توسط محققان دانشگاه دنور تفاوت هایی بین زوجهایی که پیش از ازدواج ، پس از نامزدی ، یا تا زمان ازدواج از هم جدا شده اند ، تفاوت داشتند . مطالعه طولی دادههای جمعآوریشده قبل از ازدواج و ۱۰ ماه قبل از ازدواج را جمعآوری کردند ؛ و یافتههای حاکی از آن است که آنهایی که پیش از تعامل با هم زندگی می کنند در معرض خطر بیشتر برای پیامدهای ضعف در ازدواج هستند نسبت به آنهایی که تنها پس از نامزدی و یا ازدواج با هم زندگی میکنند .
بررسی انجامشده توسط تحقیقات بر روی بیش از ۱۰۰۰ زن و مرد متاهل در ۱۰ سال گذشته نشان داد که کسانی که پیش از ازدواج با هم زندگی می کردند ، ازدواج با کیفیت پایین و احتمال بیشتر جدایی را نسبت به زوجهای دیگر گزارش کردهاند . حدود ۲۰ درصد از کسانی که پیش از نامزد شدن با یکدیگر ارتباط داشتند ، در مقایسه با ۱۲ درصد کسانی که تنها بعد از نامزد شدن با هم ارتباط داشتند و ۱۰ % کسانی که قبل از ازدواج با هم زندگی نمیکردند ، تفاوت داشته اند .
محققان دنور این پیشنهاد را مطرح میکنند که روابط با همزیستی پیش از نامزدی ” ممکن است به ازدواج منجر نشود ” ، در حالی که آنهایی که تنها رابطه پس از ازدواج و یا ازدواج را با هم میگذرانند ، تصمیم روشنی تری برای آینده شان میگیرند . این موضوع میتواند مطالعات سال ۲۰۰۶ آنها بر روی ۱۹۷ زوج با ازدواج سفید را توضیح می دهد که نشان میدهند مردانی که پیش از نامزدی با همسر خود ارتباط داشته اند کمتر از مردانی است که تنها پس از نامزدی یا ازدواج زندگی شان را ادامه می دهند می باشد .
در برخی از زوجهای هم زیست ، زنان بیشتر احتمال دارد که زاد و ولد را بعنوان یک گام میانی قبل از ازدواج درک کنند ، و مردان احتمالا آن را بدون داشتن ارتباط رسمی با ازدواج می پندارند . تجزیه و تحلیل دادههای حاصل از بررسی دادههای رشد خانواده توسط CDC از سال ۱۹۸۸ ، ۱۹۹۵ و ۲۰۰۲ حاکی از آن است که رابطه مثبت بین همزیستی قبل از ازدواج و عدم ثبات زناشویی به خاطر تولد و گروه های ازدواج اخیر بیشتر است ، زیرا تعداد کل زوجهای ازدواج سفید ، کاهشیافته است .
تجزیه و تحلیل داده ها از داده های ملی مراقبت های رشد خانواده از سال 1988، 1995 و 2002 نشان می دهد که رابطه مثبت از همبستگی پیش از ازدواج و بی ثباتی زناشویی برای تولد و همسایه های اخیر بیشتر است، زیرا تعداد کل زوج ها قبل از ازدواج افزایش یافته است .
سوء استفاده و خیانت
لیندا وایت، جامعه شناس دانشگاه شیکاگو، دریافت که ” 16 درصد از زنان هم زیست گزارش دادند که بحث ها با هم خانه خود در طول سال گذشته فیزیکی بوده است ، در حالی که تنها 5 درصد از زنان متاهل تجربه مشابهی داشته اند “. بیشتر زوج های متاهل یک رابطه بر پایه وفاداری دارند، اما نظرسنجی های وایت نیز نشان می دهد که 20 درصد از زنان هم زیست با داشتن شرکای ثانوی جنسی ، نسبت به تنها 4 درصد از زنان متاهل گزارش شده است.
یک مطالعه در سال 1992 نشان داد که مرد ها در یک ازدواج سفید که در آن حضور کودکان حاصل این نوع ازدواج به چشم می خورد ، احتمالا کمتر به مراقبت از کودکان خود را به زحمت می اندازند ، اما در نهایت نیمی از زمانشان به آزار و اذیت کودکان سپری می شود . براساس یک مقاله از جودیت تارس و دییرد گیزن , دو زوج هم زیست به احتمال 2 برابر در مقایسه با ازدواج زوجهای متاهل دچار خیانت میشوند .
باروری
با توجه به زندگی مشترک بدون ازدواج و نیز در نظر گرفتن باروری در آن ، یک نظرسنجی بزرگ در ایالات متحده به این نتیجه رسید که در ازدواج زنان به شکل مشخص و رسمی به طور متوسط 1.9 ترجیح می دهند در زمان کوتاهی صاحب فرزند شوند ، در مقایسه با 1.3 در میان کسانی که همخانه می باشند وجود دارد . اعداد متناظر برای مردان به ترتیب ۱.۷ و ۱.۱ بودند . انتظار میرفت که تفاوت ۰.۶ حضور کودک در زندگی برای هر دو جنس ، بین ۰.۲ تا ۰.۳ در طول عمر کاهش یابد ، در حالی که اصلاحاتی که افراد متاهل در رابطه با فرزندان خود در زندگی تصحیح می کنند، کاهش می یابد .
یک مطالعه در مورد ایالاتمتحده و کشورهای متعدد در اروپا به این نتیجه رسید که زنانی که پس از زایمان به هم زیستی خود ادامه می دهند ، به طور قابلتوجهی احتمال داشتن فرزند دوم نسبت به زنان متاهل در تمام کشورها غیر از زنان اروپای شرقی ، کمتر است . در مقابل ، مطالعه دیگری به این نتیجه رسید که زوجهای هم باشی در فرانسه باروری برابری با زوجهای متاهل دارند . همچنین ، روسها باروری بالاتری در همزیستی دارند ، در حالی که رومانیاییها ترجیح میدهند ازدواج بدون فرزند داشته باشند .
دادههای بررسی شده از نظرسنجی سال ۲۰۰۳ در رومانی به این نتیجه رسیدند که ازدواج نرخ باروری کلی را در بین افراد تحصیلکرده و با تحصیلات پایین به طور تقریبی به 1.4 برابر می کند . از سوی دیگر، در میان کسانی که با هم زندگی می کنند، سطح پایین تحصیلات، میزان باروری را به 1.7 افزایش می دهد و سطح تحصیلات بالاتر آن را به 0.7 کاهش می دهد . از سوی دیگر، مطالعه دیگری به این نتیجه رسید که زنان رومانیایی که تحصیلات کمی دارند، در مورد باروری برابر در مشارکت های زناشویی زندگی می کنند .
اثرات مالی
در ایالاتمتحده , زوجهای متاهل که یک بازگشت مالیاتی ترکیبی را ارائه می دهند ممکن است با یک مجازات ازدواج مواجه شوند , که در آن اعتبار مالیاتی برای افراد کمدرآمد به درآمد تلفیقی اعمال نمیشود . در اکتبر سال 1998 , رهبر حزب جمهوری خواه مجلس (ترانت لوت ) تصمیم گرفت تا ” مجازات ازدواج ” را لغو کند که در قانون مالیات این واقعیت را منعکس میکند که زوجهای متاهل که هر دو برای دستمزدها کار میکنند بیشتر از آنکه درآمد یکسانی کسب کنند , بیشتر مالیات میپردازند . و هرچه درآمد این زوج بیشتر باشد , مجازات مالیاتی بیشتر میشود .
” اعتبار مالیات درآمد کسبشده برای کارگران کمدرآمد , رفاه مالی است , اما مشکل این است که این مساله برای زوجهای متاهل وجود ندارد زیرا آنها باید دستمزدها را ترکیب کنند , که این امر منجر به ” مجازات ازدواج ” میشود . ” اگر زوجها ازدواج نکنند , دستمزدها باید با یکدیگر ترکیب شوند و به روشی ” پرداخت ” زوجهای کمدرآمد ” ” پرداخت شود . ” مخالفان همزیستی معتقدند که برخی از زوجها ازدواج نمیکنند چون از مجازات مالیاتی رنج میبرند .
در اکتبر 1998، رهبر حزب دموکراتیک سنا، ترنت لوت تصمیم گرفت تا یک لایحه را برای لغو “مجازات ازدواج”، که در کد مالیاتی نشان دهنده این واقعیت است که زوج های متاهل که هر دو برای دستمزد کار می کنند، اغلب در مالیات بیشتر پرداخت می کنند تا در صورتی که آنها به همان مقدار از درآمد، اما ازدواج نکردند و درآمد زوج برابرتر است و مجازات مالیات ازدواج تیزتر است. ”
اعتبار مالیات بر درآمد (EITC) رفاه نقدی برای کارگران کم درآمد است، اما مشکل این است که EITC برای زوج های متاهل نیست، زیرا آنها باید دستمزد خود را ترکیب کنند، که مجددا به “مجازات ازدواج” منجر می شود. اگر زوجها ازدواج نکنند، حقوق آنها نباید ترکیب شود و EITC به نوعی «پرداخت» برای زوج های کم درآمد را ازدواج نکند. مخالفان همکلاسی بر این باورند که بعضی از زوج های همجنسگرایان ازدواج نمی کنند زیرا مجازات مالیات رنج می برند