اشکال مختلف ازدواج
نوع ، کارکردها ، و مشخصههای ازدواج از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است و میتواند در طول زمان تغییر کند . در کل دو نوع وجود دارد : ازدواج مدنی (عرفی) و ازدواج دینی ، و معمولا ازدواجها از ترکیبی از هر دو نوع ازدواج استفاده میکنند. ازدواج مذهبی اغلب مجاز و بهرسمیتشناختهشده توسط اغلب دولت ها است ، و برعکس، ازدواجهای مدنی که تحت قوانین مذهبی مجاز نیستند ، مورد احترام هستند. ازدواج بین مردم ادیان مختلف ، ازدواجهای بین ادیان نامیده میشود ، در حالی که تبدیل زناشویی مذهبی ، یک مفهوم بحثبرانگیز در ازدواج بین ادیان ، به تبدیل یا تغییر مذهبی یک شریک (طرف) به مذهب دیگر(طرف مقابل) به خاطر ارضای یک نیاز مذهبی اشاره دارد .
آمریکا و اروپا
اشکال مختلف ازدواج در آمریکا و اروپا ، در قرن بیست و یکم ، ازدواجهای قانونی به طور رسمی تک همسری فرض میشود ( گرچه برخی از اعضای جامعه چند همسری را از نظر اجتماعی میپذیرند ، نه به طور قانونی اما بعضی از زوجها تصمیم میگیرند که بدینگونه ازدواج کنند ) . در این کشورها طلاق نسبتا ساده و از نظر اجتماعی پذیرفته شدهاست . در غرب ، دیدگاه متداول نسبت به ازدواج امروز این است که براساس یک پیمان قانونی است که وابستگی عاطفی بین شرکا تشخیص داده می شود و به صورت داوطلبانه طرفین وارد ازدواج میشوند .
در غرب ، ازدواج از پیمان زندگی – زمان شکل میگیرد که تنها میتواند با خطا یا مرگ طرفی به قراردادی که میتواند توسط طرفی دیگر شکسته شود ، باطل گردد. تغییرات دیگر در ازدواج غربی از زمان جنگ جهانی اول بدین گونه است:
- پس از طلاق یک اولویت برای حضانت کودکان وجود داشت و تنها در آن منافع کودک مورد توجه قرار میگرفت ، به جای آن که وظیفه اصلی آن ها کمک به وضعیت مالی پدر و مادرشان باشد تلقی شد .
- هر دو طرف ازدواج یک وظیفه رسمی برای حمایت از همسرشان در صورت طلاق دارند ( نه فقط شوهر )
- خارج از ازدواج ، حق حمایت از کودکان مشروع وجود دارد .
- در بیشتر کشورها معضل در ازدواج های غیر قانونی است که می تواند منجر به مجازات گردد .
- همسران دیگر از نظر فیزیکی مورد آزار قرار نداشتند و زنان حقوق قانونی خود را در رابطه با ازدواج حفظ کردند .
- در برخی حوزههای قضایی ، اموال حاصل از ازدواج متعلق به صاحب عنوان نیست . این ویژگی ازدواج در نظر گرفته میشود و توسط قانون مالکیت جامعه یا توزیع عادلانه از طریق دادگاهها تقسیم میشود .
- ازدواج احتمالا محصول عشق متقابل است ، نه نیاز اقتصادی و یا قراردادی رسمی بین خانوادهها .
- تنهایی توسط انتخاب به طور فزایندهای از نظر اجتماعی قابلقبول است و فشار کمتری بر زوجهای جوان برای ازدواج وجود دارد . ازدواج دیگر الزامی نیست .
- ازدواج میان نژادهای مختلف دیگر ممنوع نیست .
آسیا و آفریقا
واقعیتهای کلیدی در رابطه با قانون ازدواج در آفریقا و آسیا :
- تجاوز زناشویی در اغلب بخشهای آفریقا و آسیا قانونی است .
- ازدواج کودک در اغلب بخشهای آفریقا و آسیا قانونی است .
- ازدواج ترتیبی در بسیاری از بخشهای آفریقا و آسیا به خصوص در مناطق روستایی رایج است .
- ازدواج همجنسگرایان در اغلب بخشهای آفریقا و آسیا غیر قانونی است .
- تعدد زوجات در بسیاری از بخشهای آفریقا و آسیا قانونی است ، این موضوع اغلب کشورهای کمونیست و در اغلب کشورهای مسلمان قانونی است .
- طلاق در همه بخشهای آفریقا و آسیا قانونی است ، اما همسران که به دنبال طلاق هستند حقوق قانونی کمتری نسبت به شوهران خود دارند.
- یک جنبه سنتی از رسوم ازدواج در اغلب مناطق روستایی آفریقا و آسیا وجود دارد .
- بعضی از جوامع اجازه همسری را زمانی میدهند که در آن یک مرد میتواند چندین زن داشته باشد؛ حتی در چنین جوامعی ، اغلب مردان تنها یک زن دارند . در چنین جوامعی ، داشتن همسران چندگانه به طور کلی نشانه ثروت و قدرت محسوب میشود . وضعیت زنان چندگانه از یک جامعه به جامعه دیگر متفاوت است .
- در چین ، ازدواج رسمی تنها بین یک مرد و یک زن مجاز بود ، گرچه در میان طبقات بالا ، همسر اول با تشریفات رسمی ازدواج می کرد ، در حالی که صیغه یا ازدواج با همسران دیگر را میتوان بعدا با حداقل تشریفات انجام داد . بعد از ظهور کمونیسم ، تنها روابط تکهمسری به شدت تک مورد توجه قرار گرفت و مجاز شد و طلاق نیز یک فرآیند نسبتا ساده تلقی شد .
تک همسری ، چند شوهری ، تعدد زنی
چند شوهری ( زنی که چندین بار ازدواج می کند) به ندرت در چند جامعه قبیلهای منزوی رخ میداد(ه است). این جوامع برخی از گروههای کانادایی را در بر میگیرند ، باید توجه داشت که این عمل در قرن بیستم به علت تبدیل آنها از دین قبیلهای به مسیحیت توسط مبلغان دینی کاهشیافته است .
امروزه بسیاری از مردم به اشکال مختلفی از چند همسری با رضایت طرفین از جمله چند زنی و نوسانی استفاده میکنند . این افراد توافقنامههایی با همسرانشان دارند که اجازه روابط صمیمانه و یا شریکهای جنسی را میدهند . بنابراین ، مفهوم این نوع ازدواج ها لزوما مسائل عاطفی نیست.
قبول مسیحیت در مورد تکهمسری
در جامعه مسیحی ، نمونه ” تک همسری (زنی) ” برای ازدواج مسیحی توسط قدیس آوگوستینوس ( ۳۵۴ – ۴۳۹ پس از میلاد ) با نامه انتشار یافته او مورد حمایت قرار گرفت . او نوشت که برای جلوگیری از تعدد زوجات “در بین پدران باستانی قانونی بود: آیا اکنون نیز قانونی است، من حرف بزنم. زیرا اکنون نیازی به تولد فرزندان وجود ندارد، چرا که زمانی در گذشته بود که حتی همسران ، فرزندان را می کشتند، به منظور تا با تولد تعداد بیشتری از فرزندان، مجاز به ازدواج با همسران دیگر بود که قطعا شکل قانونی ای برای این موضوع نیست . ” ( فصل ۱۵ ، بند ۱۷ ) کتاب موعظات. نامههای سنت آگوستین معروف و تاثیرگذار بودند .
در ۵۳۴ بعد از میلاد مسیح امپراتور روم ، یوتوسین، جنایات مرد / زن را در محدوده ازدواج مجازات کرد. این برنامه به مدت ۱۰۰۰ سال اساس قانون اروپا بود .مسیحیت برای چندین سال گذشته همچنان بر ضرورت ازدواج بصورت تک همسری تکیه کرده و بر این امر تاکنون ادامه داده است.
جوامع معاصر غربی
در جوامع غربی قرن ۲۱ ، داشتن دو همسری غیر قانونی است و از این رو روابط جنسی خارج از ازدواج به طور کلی درهم گره خوردهاست ، هر چند که دیدگاه اقلیت غربیان از پذیرش ازدواج به شکل باز وجود دارد .
با این حال طلاق و ازدواج مجدد در این جوامع نسبتا آسان است . این امر منجر به یک عمل به نام تکگانی زنجیرهای شده که شامل ورود به ازدواجهای متوالی در طول زمان کوتاه میشود . تکگانی سریالی نیز گاهی اوقات برای اشاره به مواردی مورد استفاده قرار میگیرد که در آن زوجها بدون ازدواج رسمی ازدواج میکنند که این امر امروزه در کشور عزیزمان نیز به نام ازدواج سفید روز به روز در حال افزایش است که تبعات منفی آن را سال ها بعد مجبور خواهیم شد با دیده منت قبول کنیم.
شیوههای منحصر به فرد در جوامع دیگر
برخی از قسمتهای هند از یک سنت منحصربه فرد پیروی میکنند که در آن دامادی که یکبار ازدواج ناموفق داشته، باید با یک گیاه به نام تولسی که نماد خوشبختی است ازدواج کند . این امر پیش از ازدواج دوم انجام می شود و بر سلامتی شوهر در این امر تکیه می کند . این مساله بر این منظور است که اتفاقات و بد شگونی های مربوط به همسر قبل از از داماد دور کند اگرچه می دانیم که تاثیری بر ازدواج مجدد او نخواهد داشت .
در ایالت ” کر الا ” هند اشکال مختلف ازدواج وجود دارد بطور مثال در فرقه ای بر این اعتقادند که در خانواده ، تنها پسر ارشد آن مجاز به ازدواج بود . بچههای کوچکتر میتوانند رابطه موقت یا بعبارتی صیغه داشته باشند .اگرچه دیگر به این شیوه عمل نمیشود. چند شوهری در تبت الگوی مشابهی را دنبال میکند که در آن چندین پسر در یک خانواده همگی با یک زن ازدواج میکنند ، بنابراین اموال خانواده حفظ میشود . باقیمانده دختران به راهبههای بودایی یا خانوارهای مستقل تبدیل میشوند . این شیوه در تبت و مناطق هیمالیایی مورد استفاده قرار گرفته بود و پس از فتح منطقه توسط چینیها، تبتیان از این موضوع دلسرد شدند
در فرقه مذهبی مورمن ، زوج ممکن است ازدواج خود را ” تا ابدیت ” از طریق یک مراسم ” مهر ” که در معبد انجام میشود ، به پایان برسانند. این زوج پس از آن اعتقاد دارند که در صورتی که مطابق عهد خود در این مراسم زندگی کنند ، تا ابد با یکدیگر ازدواج خواهند کرد . مورمن ها همچنین به افراد زنده اجازه میدهد تا به عنوان نماینده در مراسمی با مردگانی که حداقل یک سال قبل از آن از بین رفتهاند و در طول عمر خود ازدواجکرده اند ، ازدواج کنند . با توجه به الهیات و تقدساتشان ، پس از آن به افراد مرحوم گفته میشود که این آببندی را در جهان روح قبل از رستاخیز احتمالی شان قبول یا رد کنند . یک فرد زنده نیز میتواند به همسر مرده خود ، با شخص دیگری ( از همان جنس ) که به عنوان نماینده آن مرحوم عمل میکند ، ازدواج کند.
یک جامعه که به طور سنتی بدون ازدواج به طور کامل از ناحیه یون نان در جنوب چین بود. بود . به گفته جامعه شناسان ، روابط جنسی در بین یون نان یان به شکل ” بازدیدها ” توسط افراد یا زن آغاز می شد که هر یک ممکن است دو یا سه شریک در هر یک زمان داشته باشد . عدم وجود پدران در واحد خانواده نا متناسب با فعالیتهایشان بود که در آن خواهر و برادر و فرزندان آنها با بستگان مادری خود زندگی میکردند . در سالهای اخیر ، دولت چین ، یون نانیان را به آموزش فرهنگی در رابطه با هنجارهای چند همسری ، آنها را به ازدواج تک همسری در چین بیشتر تشویق کردهاست .
چنین برنامههایی شامل کمکهایی به تک همسری در خانواده ، سربازگیری ( در دهه ۷۰ میلادی ) و صدور مجوز (ازدواج ) ، قانونگذاری کردند و در عوض شرکای جنسی در ازدواج و غیر قانونی کردن ” چند همسری ” و امتناع از سهمیه غذا برای کودکانی که نمیتوانند پدرانشان را شناسایی کنند را در بر داشت . بعد از اینکه دنگ شیائوپینگ در سال ۱۹۸۱ به قدرت رسید بسیاری از این اقدامات که برای این فرهنگ سازی انجام شد به نفع رویکردهای آموزشی رها شدند.