ازدواج سفید ( هم باشی )
ازدواج سفید ، یعنی نوعی از ارتباط که در آن زن و مرد بدون ازدواج با یکدیگر در کنار یکدیگر قرار می گیرند . آنها اغلب یک رابطه عاشقانه یا دوستانه و جنسی در مدت طولانی و یا به شکل دائمی دارند .
چنین روابطی در طول چند دهه گذشته بطور فزایندهای در کشورهای غربی بوجود آمده است که با تغییر دیدگاههای اجتماعی ، به خصوص در رابطه با ازدواج ، نقشهای جنسیتی و مذهب رواج یافتهاست .
به طور گسترده تر ، واژه همزیستی یا هم باشی میتواند به معنای هر تعداد افرادی باشد که با هم زندگی میکنند . ” هم باشی ” ، با مفهوم گسترده ، به معنای ” همزیستی ” است . منشأ این اصطلاح از اواسط قرن 16 میلادی در اروپا بوجود آمده است .
تغییرات اجتماعی منجر به افزایش می شود
امروزه ازدواج سفید ( هم باشی ) یک الگوی رایج و مشترک در میان مردم در دنیای غرب شده است .
در اروپا ، کشورهای اسکاندیناوی برای اولین بار این روند پیشرو را آغاز کرده اند ، گرچه بسیاری از کشورها از اتفاقات آن زمان پیروی کردهاند . اروپا به طور سنتی بسیار محافظهکار بودهاست و مذهب نقشی قوی و مهمی ایفا میکند . تا اواسط دهه ۱۹۹۰ ، سطح همزیستی یا هم باشی در این منطقه بسیار پایین بود ، اما از آن زمان به بعد تاکنون افزایش زیادی یافته است .
در طول دهههای گذشته ، در کشورهای غربی ، افزایش ازدواج سفید در میان زوجهای بدون ازدواج وجود داشتهاست . از لحاظ تاریخی ، بسیاری از کشورهای غربی تحتتاثیر اصول مسیحیت در رابطه با ازدواج ، که با همزیستی مسالمتآمیز مخالفت میکنند ، قرار گرفتهاند . از آنجا که آداب و رسوم اجتماعی تغییر کردهاست ، این عقاید به طور گسترده توسط مردم مورد استفاده قرار می گیرند و برخی از فرقههای مسیحی امروزه ازدواج سفید را به عنوان منادی ازدواج میدانند . پاپ فرانسیس با یک زن و شوهر که به شیوه هم باشی زندگی می کنند و دارای فرزندان بوده اند زندگی می کند ، در حالی که اسقف اعظم کانتربری ، روان ویلیامز و اسقف اعظم یورک جان سانتانوما ، از بردگی در زندگی مشترک ابراز همدردی کرده اند .
در دهههای اخیر ، میزان مشارکت زنان به عنوان نیروی کار و دسترسی گسترده به قرصهای پیشگیری از بارداری بسیار طولانی مدت ، منجر به انتخابهای زنان برای تولید مثل و کاهش اتکا به شرکای مذکر برای ثبات مالی شدهاست . همه این تغییرات مورد توجه قرار دادن راههای جایگزین برای ازدواج بودند .
در اروپای مرکزی و شرقی ، در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ ، تغییرات عمده سیاسی مانند سقوط حکومتهای کمونیستی وجود داشت . این جوامع وارد عصر جدیدی از افزایش آزادی اجتماعی ، قوانین سفت و سخت گیرانه و حکومتهای استبدادی کمتر شدند . آنها با اروپای غربی تعامل داشتند و برخی از آنها عضو اتحادیه اروپا شدند . در نتیجه ، الگوهای زندگی خانوادگی شروع به تغییر کردهاند : میزان ازدواج کاهشیافته است و ازدواج به چند سال بعد موکول شدهاست . تولد و زایمان مادران مجرد افزایش یافت و در برخی کشورها این افزایش بسیار سریع بود .
عدم پایبندی به ازدواج تضعیف هنجارهای اجتماعی و قانونی را به همراه داشته است که رفتار مردم را در رابطه با ازدواج تنظیم میکند . افزایش همزیستی میتواند بخشی از دیگر تغییرات عمده اجتماعی مانند : افزایش نرخ طلاق ، سن بالا در ازدواج اول و بارداری و تولد بیشتر در خارج از ازدواج باشد . عواملی از قبیل سکولاریزاسیون ( دنیا پرستی – مادی گرایی ) ، افزایش مشارکت زنان به عنوان نیروی کار ، تغییر در معنا و مفهوم ازدواج ، کاهش ریسک ، فردگرایی ، و تغییر عقیده در رابطه با تمایلات جنسی به عنوان کمک به این تغییرات اجتماعی یاد شدهاست . همچنین یک تغییر در اخلاق جنسی مدرن ، با تمرکز بر رضایت ، به جای وضعیت زناشویی ( به عنوان مثال جرم انگاری برای زنا فساد ، جرم و جنایت برای تجاوز زناشویی ) ، و مفاهیم جدید در مورد نقش و هدف تعامل جنسی و مفاهیم جدید روابط جنسی زنان و خودمختاری وجود داشتهاست .
اعتراضاتی علیه مقررات قانونی و اجتماعی جنسی زنان وجود داشتهاست ؛ چنین مقرراتی اغلب به عنوان نقض حقوق زنان شناخته میشوند . علاوه بر این، برخی افراد ممکن است احساس کنند که ازدواج غیرضروری یا منسوخ شده است . به عنوان مثال ، در مطالعه ارزشهای اروپایی ( EVS ) در سال ۲۰۰۸ ، درصد پاسخ دهندگانی که با این ادعا که ” ازدواج یک نهاد قدیمی منسوخ شده است ” در لوکزامبورگ 37.5٪ بود، در فرانسه 35.4٪ ، در 34.3٪ در بلژیک ، 31.2٪ در اسپانیا ، 30.5٪ در اتریش ، 29.2٪ در آلمان ، 27.7٪ در سوئیس ، 27.2٪ در بلغارستان ، 27٪ در هلند ، 25٪ در اسلوونی بود .
این حقیقت که بسیاری از زوجها تصمیم میگیرند بدون اعلام رسمی رابطه شان با یکدیگر زندگی کنند ، توسط اتحادیه اروپا به رسمیت شناخته میشود . دستورالعمل سال ۲۰۰۴ ، اعضای اتحادیه اروپا را از اعتراض به ورود و یا اقامت شرکای این نوع روابط منع میکند .
یک دلیل برای دیدگاه های قابل قبول و غیر سنتی در رابطه با ازدواج سفید ، یک نسبت جنسیتی پایین خواهد بود . نسبت جنسی پایین به این معنا خواهد بود که زنان بیشتری نسبت به مردان وجود دارند که منجر به ارزشهای جامعهای متفاوت و رفتارهای قابلقبول میشوند .
دلایل ازدواج سفید ( هم باشی ) در ایالاتمتحده
امروزه هم باشی در آمریکا به عنوان یک گام طبیعی در فرآیند دوستیابی دیده میشود . در حقیقت ، ” همزیستی در میان بزرگسالان جوان به طور فزایندهای در حال تبدیل شدن به اولین نهاد جامع است که پیش از ازدواج با یکدیگر زندگی میکردند “. بیش از دو سوم از زوج های متاهل در ایالات متحده می گویند که قبل از اینکه ازدواج کنند با هم زندگی می کردند . در سال ۱۹۹۴ ، ۳.۷ میلیون زوج همخانه در آمریکا زندگی کردند و این یک افزایش عمده از چند دهه قبل است . طبق گفته دکتر گالنا رودز ، ” پیش از سال ۱۹۷۰ ، زندگی در بدون ازدواج غیر معمول بود ، اما در اواخر دهه ۱۹۹۰ حداقل ۵۰ تا ۶۰ درصد از زوجها پیش از ازدواج رسمی با هم زندگی میکردند .
افراد ممکن است به دلایل مختلف با هم زندگی کنند . زن و مرد در ازدواج سفید می توانند با هم زندگی کنند به منظور صرفه جویی در هزینه به دلیل راحتی زندگی با دیگران و یا نیاز به پیدا کردن مسکن. افراد با درآمد پایینتر که با عدم اطمینان مالی مواجه هستند ، ممکن است ازدواج را به تاخیر بیاندازند و یا ازدواج کنند ، نه تنها به دلیل دشواری پرداخت پول ازدواج ، بلکه به دلیل ترس از مشکلات مالی در صورتی که ازدواج به طلاق منجر شود تشکیل گردد .
هنگامی که به بررسی دلایل همزیستی آنها پرداخته می شود ، بیشتر زوجها دلایلی مانند صرف زمان بیشتر با هم ، دلایل مبتنی بر راحتی ، و تست روابط آنها را ذکر کردند، در حالی که برخی از آنها دلایلی را ارائه کردند که به ازدواج اعتقاد ندارند . هزینههای بسیار بالای مسکن و بودجههای سخت اقتصاد امروزی نیز عواملی هستند که میتوانند منجر به ازدواج سفید دو نفر با یکدیگر ( هم باشی ) شوند .
امروز شصت درصد از تمام ازدواجها با یک دوره هم باشی پیروی میکنند . محققان بررسی کرده اند که زوجها به عنوان راهی برای رسیدن به ازدواج با شرکای خود زندگی میکنند ، در حالی که هنوز امکان پایان دادن به رابطه بدون مفاهیم قانونی وجود دارد . “بیش از سه چهارم از همه افراد در هم باشی ، برنامه های خود را برای ازدواج با شرکای خود اعلام می کنند و این نشان می دهد که اکثر آنها زندگی مشترک را به عنوان مقدمه ای برای ازدواج می دانند . هم باشی دارای ویژگیهای بسیاری همانند ازدواج می باشد ، اغلب زوجهایی که همخانه هستند در محل سکونت ، منابع شخصی ، روابط صمیمی با دیگران را نادیده می گیرد و در بیش از 10 درصد از زوج های اینگونه روابط دارای فرزند هستند”. بسیاری از جوانان معتقدند که شریک زندگی بودن راه خوبی برای بررسی روابط خود قبل از ازدواج است.
زوجهایی که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند یا پیش از ازدواج با یکدیگر درگیر هستند ، معمولا در طی دو سال زندگی با یکدیگر ، ازدواج میکنند . وضعیت همزیستی این زوج اغلب در ازدواج و یا در زمان جدایی به پایان میرسد . ~~~ با توجه به نتایج مطالعه سال 1996 ، حدود 10 درصد از این نوع روابط ، بیش از پنج سال در این حالت باقی ماندهاست . براساس تحقیقی که توسط مرکز ملی آمار بهداشت انجام شدهاست , بیش از نیمی از ازدواجها بین سال های 1990 تا 1994 بین زنان و مردان به عنوان هم زیستی آغاز شدهاست .
ازدواج سفید ، که گاهی ازدواج غیر رسمی نامیده میشود ، بیشتر به عنوان جایگزینی برای ازدواج متداول شناخته میشود . ازدواج سفید در ایالاتمتحده هنوز در نه ایالت آمریکا و در دو کشور دیگر تحت ممنوع است . این کار به فراهم کردن پایهای قانونی برای به ارث بردن دارایی متعلق به فرزندان در صورت مرگ شریک در زندگی مشترک کمک میکند . در روابط هم باشی ، چهل درصد از خانوارها شامل کودکان میشوند و به ما نشانه هایی از این که چگونه همزیستی میتواند یک نوع هنجاری جدید از خانواده باشد ، به ما میدهند . تا سال ۲۰۱۲ ، ۴۱ درصد از همه تولدها در ایالاتمتحده به زنان مجرد تعلق داشتند . در سه ایالت ( میسیسیپی – ۵۵ % ، لوییزیانا – ۵۳ % ) و نیومکزیکو – ۵۲ % ) تولد در خارج از ازدواج در بیشترین حالت خود قرار داشتند ؛ پایینترین درصد تولد در خارج از ازدواج رسمی در یوتا بود که ۱۹ % بود. در طول بازه زمانی ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ ، ۵۸ درصد از تولدها در خارج از ازدواج با والدینی که ازدواج سفید داشتند ، بودند .